
هزینهی خدمات ابری، پارادوکس تریلیون دلاری – قسمت اول
شکی نیست که خدمات ابری یکی از مهمترین تغییرات پلتفرم در تاریخ محاسبات است. سرویسهای ابری نهتنها صدها میلیارد دلار هزینهی فناوری اطلاعات را به خود اختصاص داده است، بلکه هنوز در مراحل اولیه است و بر اساس بیش از 100 میلیارد دلار هزینهی سالانهی عمومی بهسرعت در حال رشد است. این تغییر توسط یک عرضهی ارزش فوقالعاده قدرتمند انجام میشود – زیرساختها بلافاصله، دقیقا در مقیاس مورد نیاز کسبوکار در دسترس هستند – باعث افزایش کارایی هم در عملیات و هم در اقتصاد میشوند. ابر همچنین به پرورش نوآوری کمک میکند زیرا منابع شرکت برای تمرکز بر محصولات جدید و رشد آزاد میشوند.
با این حال، همانطور که تجربهی صنعت با ابر رشد میکند – و ما تصویر کاملتری از چرخهی عمر ابر را در اقتصاد یک شرکت میبینیم – آشکار میشود که اگرچه ابر بهوضوح وعدهی خود را در اوایل سفر یک شرکت انجام میدهد، از آنجایی که رشد شرکت بالاخره کاهش مییابد فشاری که بر حاشیهها وارد میکند، شروع به بیشتر شدن از مزایای آن میکند. از آنجایی که این تغییر بعدا در حیات یک شرکت اتفاق میافتد، تغییر آن دشوار است زیرا نتیجهی سالها توسعهی متمرکز برای ویژگیهای جدید است و نه بهینهسازی زیرساخت. از این رو، بازنویسی یا تغییر ساختار قابل توجهی که برای بهبود چشمگیر کارایی لازم است، ممکن است سالها طول بکشد و اغلب به عنوان آغازگر در نظر گرفته نمیشود.
اکنون، آگاهی فزایندهای از پیامدهای هزینهی طولانی مدت روی ابر وجود دارد. از آنجایی که هزینههای ابری شروع به کمک قابل توجهی به هزینهی کل درآمد (COR) یا هزینهی کالاهای فروخته شده (COGS) میکند، برخی از شرکتها گامی چشمگیر برای “برونسپاری” اکثر حجم کاری (مانند نمونه Dropbox) برداشتهاند؛ یا در موارد دیگر اتخاذ یک رویکرد ترکیبی (مانند CrowdStrike و Zscaler). کسانی که این کار را انجام دادهاند، صرفهجویی قابل توجهی در هزینهی خود گزارش کردهاند: در سال 2017، Dropbox در اولین گزارش فصلی خود توضیح داد که 75 میلیون دلار صرفهجویی انباشته در طول دو سال قبل از IPO شدن، بهدلیل تعمیرات اساسی بهینهسازی زیرساخت آنها بوده است. که اکثریت آن مستلزم برونسپاری به ابر عمومی بوده است.
با این حال، اکثر شرکتها با توجه به بزرگی چنین تلاشهایی، اذعان دارند که «ابر عالی است»، و همچنان توجیه کردن حجم کاری فضای ابری را دشوار میدانند. (این درست است، اما ما باید ابعاد گستردهتری را نیز در نظر بگیریم.) زیرا زمانی که نسبت به مقیاس سرمایه از دست رفتهی بازار – که در این پست ارائه میکنیم – ارزیابی میشود، محاسبات تغییر میکند. از آنجایی که رشد (اغلب) با scale کاهش مییابد، کارایی کوتاهمدت به یک عامل کلیدی تعیینکنندهی ارزش در بازارهای عمومی تبدیل میشود. هزینه اضافی ابر با ایجاد حاشیه سود کمتر بر ارزش بازار سنگینی میکند.
با این حال، هدف این پست بحث در مورد برونسپاری ابر نیست. این یک تصمیم فوقالعاده پیچیده با پیامدهای گسترده است که شرکت به شرکت متفاوت است. در عوض، ما یک گام اولیه برای درک اینکه چقدر ارزش بازار توسط ابر سرکوب میشود، برمیداریم، بنابراین میتوانیم روی اطلاعرسانی به چارچوب تصمیمگیری در مورد مدیریت زیرساختها در مقیاس شرکتها کمک کنیم.
برای چارچوب بحث: ما پساندازهای بازپسگرفته شده را در حالت شدید برونسپاری به ابر تخمین میزنیم و از دادههای عمومی برای تعیین تاثیر بر قیمت سهام استفاده میکنیم. ما نشان میدهیم (با استفاده از مفروضات نسبتا محافظهکارانه!) که در بین 50 شرکت نرمافزار عمومی برتری که در حال حاضر از زیرساختهای ابری استفاده میکنند، حدود 100 میلیارد دلار ارزش بازار در بین آنها به دلیل تاثیر ابر بر حاشیهها – نسبت به اجرای خود زیرساخت – از بین میرود. و در حالی که ما در تحلیل خود بر شرکتهای نرمافزاری تمرکز میکنیم، تاثیر ابر بههیچوجه محدود به نرمافزار نیست. با گسترش این تجزیه و تحلیل به دنیای گستردهتر شرکتهای دولتی مقیاسبزرگ که از پساندازهای مرتبط بهره میبرند، تخمین میزنیم که تاثیر کل بهطور بالقوه بیشتر از 500 میلیارد دلار است.
تجزیه و تحلیل ما نشان میدهد که میتوان از طریق بهینهسازی ابر، چه مقدار پول به دست آورد – چه از طریق طراحی و پیادهسازی سیستم، معماری مجدد، راهحلهای کارآمد شخص ثالث ابری، یا انتقال بار کاری به سختافزار با هدف خاص. با توجه به روایات رایج در مورد ابر در مقابل ابر بهازای استفاده، این یک فرض بسیار غیرمعمول در صنعت است. با این حال، واضح است که وقتی علاوه بر پساندازهای کوتاهمدت، تاثیر آن بر ارزش بازار را نیز در نظر بگیرید، شرکتهای مقیاسپذیر میتوانند تقریبا هر سطح کاری را که به پایین نگه داشتن هزینههای ابری کمک میکند، توجیه کنند.
اقتصاد واحد برونسپاری ابری: مورد Dropbox و فراتر از آن
برای ابعاد بخشیدن به هزینههای ابر و درک میزان صرفهجوییهای احتمالی ناشی از بهینهسازی، اجازه دهید با یک مورد شدیدتر از برونسپاری ابر در مقیاس بزرگ شروع کنیم: Dropbox. هنگامی که این شرکت در سال 2016 ابتکار بهینهسازی زیرساخت خود را آغاز کرد، با انتقال بیشتر بار کاری خود از ابر عمومی به زیرساختهای کمهزینهتر و سفارشیسازیشده در تاسیسات هممحل، نزدیک به 75 میلیون دلار در طی دو سال صرفهجویی کردند که مستقیما توسط خود دراپ باکس اجاره و اداره میشدند. حاشیه سود ناخالص دراپ باکس از ۳۳ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۶۷ درصد در سال ۲۰۱۷ افزایش یافته است، که آنها خاطرنشان کردند که «در درجهی اول به دلیل بهینهسازی زیرساخت، ما توانستهایم در این بازه چنین درآمدی داشته باشیم.»
اما این فقط دراپ باکس است. بنابراین، توماس دالین، مهندس سابق گوگل و یکی از بنیانگذاران شرکت بهینهسازی رایانش ابری Optimyze، برای کمک به تعمیم پساندازهای احتمالی ناشی از برونسپاری ابری به مجموعه گستردهتری از شرکتها را هم به ان گزارش اضافه میکنیم. او تخمین میزند که برونسپاری ابر میتواند 100 میلیون دلار از هزینههای عمومی سالانه را به کمتر از نیمی از این مبلغ کاهش دهد. در اصل مجموع هزینه سالانهی مالکیت (TCO) – از رک سرور، ملک تهیهشده و خنککننده گرفته تا هزینههای شبکه و مهندسی.
میزان صرفهجویی دقیق شرکتها واضح است که متفاوت است، اما کارشناسان متعددی که با آنها صحبت کردیم بر روی این “فرمول” اتفاق نظر دارند: بازگشت به ابر یک سوم تا یک دوم هزینهی اجرای آن توسط خود شرکت را بههمراه دارد. علاوه بر این، یک مدیر مهندسی در یک شرکت بزرگ اینترنتی دریافت که قیمتهای فهرست ابر عمومی میتواند 10 تا 12 برابر هزینه اجرای مراکز داده شخصی باشد. تخفیفهای ناشی از تعهدات استفاده و حجم بالا در صنعت امر رایجی است و میتواند این چند رقم را به یک رقم کاهش دهد، زیرا قیمت محاسبات ابری معمولا با استفادهی متعهد 30 تا 50 درصد کاهش مییابد. AWS در حال حاضر با حدود 30 درصد حاشیه عملیاتی ترکیبی خالص از این تخفیفها و بودجهی بالای R&D به کار خود ادامه میدهد – که به این معنی است که پساندازهای احتمالی شرکت به دلیل بازگشت به ابر بیشتر است. عملکرد ممکن است با مدیریت سختافزار شخصی، دستاوردهای بیشتری را بههمراه داشته باشد.
در تمام مکالمات ما با کارمندان مشغول در این حوزه، این الگو به طور قابل توجهی سازگار بوده است: اگر در مقیاس بزرگ عمل میکنید، هزینهی ابر میتواند صورتحساب زیرساخت شما را حداقل دو برابر کند.
ادامه: