
هزینهی خدمات ابری، پارادوکس تریلیون دلاری – قسمت دوم
هزینه واقعی ابر
وقتی مقدار صرف هزینههای ابری را به عنوان درصدی از کل هزینه درآمد (COR) در نظر میگیریم، 50 درصد صرفهجویی حاصل از برونسپاری ابری به بسیار معنیدار است. بر اساس محک زدن شرکتهای نرمافزار عمومی (آنهایی که هزینههای زیرساخت ابری مورد استفاده خود را اعلام میکنند)، متوجه شدیم که هزینههای تعهدشدهی قراردادی به طور متوسط 50٪ COR است.
هزینههای واقعی به عنوان درصد COR معمولا حتی بیشتر از هزینههای مورد تعهد است: یک شرکت نرمافزار خصوصی میلیارد دلاری به ما گفت که هزینههای ابر عمومی آنها به 81 درصد از COR میرسد و «هزینههای ابری از 75 تا 80 درصد هزینه به درآمد، در بین شرکتهای معمول نرمافزاری، متغیر است. مشاهدهی دالین این بود (از زمان خود در هر دو شرکت پیشرو در صنعت، گوگل و اکنون Optimyze) که شرکتها معمولا در اندازهگیری اندازهی تعهدات ابری محافظهکارانه عمل میکنند، زیرا میترسند که در هزینهها بیش از حد متعهد شوند، پس آنها فقط به بارهای پایهی خود متعهد میشوند. بنابراین، به عنوان یک قاعده کلی، هزینههای مورد تعهد معمولا 20٪ کمتر از هزینههای واقعی است. برخی از شرکتهایی که با آنها صحبت کردیم، گزارش دادند که حداقل 2 برابر از پیشبینی هزینههای ابری متعهد خود فراتر رفتهاند.
اگر این معیارها را در سراسر جهان گستردهتر شرکتهای نرمافزاری که از برخی از ابرهای عمومی برای زیرساختها استفاده میکنند، تعمیم دهیم، تخمین ما این است که صورتحساب ابری در مجموع به 8 میلیارد دلار برای 50 شرکت نرمافزار برتر میرسد (که مقداری از هزینههای ابر را در پروندههای سالانهی خود نشان میدهد). در حالی که برخی از این شرکتها یک رویکرد ترکیبی دارند – ابر عمومی و داخلی (که به این معنی است که هزینههای ابری ممکن است درصد کمتری از COR نسبت به معیارهای ما باشد) – تحلیل ما این را متعادل میکند، با این فرض که هزینههای متعهد برابر با هزینههای واقعی در سراسر صفحه است. با استفاده از مکالمات خود با کارشناسان، فرض میکنیم که برونسپاری ابری باعث کاهش 50 درصدی هزینههای ابری میشود که منجر به صرفهجویی 4 میلیارد دلاری در سود بازیابی میشود. برای مقیاس وسیعتر نرمافزارها و شرکتهای اینترنتی مصرفکننده که از زیرساخت ابری استفاده میکنند، این مقدار احتمالا بسیار بیشتر است.
در حالی که 4 میلیارد دلار پسانداز خالص تخمینی، به خودی خود خیرهکننده است، این رقم زمانی که به ارزش بازار آزاد تبدیل شود چشمگیرتر میشود. از آنجایی که همهی شرکتها از نظر مفهومی به عنوان ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی آنها ارزشگذاری میشوند، تحقق این پساندازهای خالص سالانهی کل، منجر به ایجاد ارزش بازار بیش از 4 میلیارد دلار میشود.
چقدر بیشتر؟ یک شاخص تقریبی این است که ببینیم بازارهای عمومی چگونه دلارهای سود ناخالص اضافی را ارزش میدهند: شرکتهای نرمافزاری با رشد بالا که هنوز هم پول نقد میسوزانند، اغلب بر اساس چند برابر سود ناخالص ارزشگذاری میشوند، که منعکسکنندهی مفروضاتی دربارهی رشد بلندمدت شرکت و ساختار حاشیهی سودآور است. (ضریبهای درآمدی که معمولا به آنها ارجاع داده میشود، حاشیه سود بلندمدت شرکت را نیز منعکس میکند، به همین دلیل است که آنها تمایل دارند برای مشاغل با حاشیه سود ناخالص بالاتر حتی بر اساس نرخ رشد تعدیل شده افزایش پیدا کنند). با این حال، هر دو مضرب سرمایه به عنوان یک اکتشافی برای تخمین تنزیل بازار جریانهای نقدی آتی شرکت عمل میکنند.
در میان مجموعه 50 شرکت نرم افزار عمومی که ما تجزیه و تحلیل کردیم، میانگین ارزش کل شرکت تا چند برابر سود ناخالص 2021E (بر اساس CapIQ در زمان انتشار) 24-25X است. به عبارت دیگر: به ازای هر دلار سود ناخالص ذخیره شده، ارزش بازار به طور متوسط 24 تا 25 برابر بیشتر از صرفهجویی در هزینهی خالص ناشی از برونسپاری ابری است. (فرض میکنیم که پسانداز بدون هزینههای استهلاک ناشی از CapEx افزایشی در صورت لزوم بیان میشود).
این بدان معناست که 4 میلیارد دلار سود ناخالص اضافی را میتوان تخمین زد که به تنهایی باعث ایجاد 100 میلیارد دلار افزایش ارزش بازار، فقط در بین این 50 شرکت را به همراه خواهد داشت. علاوه بر این، از آنجایی که استفاده از یک مضرب سود ناخالص (در مقابل یک مضرب جریان نقد آزاد) فرض میکند که دلارهای سود ناخالص افزایشی نیز با مخارج عملیاتی افزایشی خاصی مرتبط است، این رویکرد ممکن است تاثیر 4 میلیارد دلار پسانداز خالص سالانه را بر ارزش بازار دست کم بگیرد.
برای یک شرکت معین، بسته به ارزشگذاری خاص آن، تاثیر ممکن است حتی بیشتر باشد. برای نشان دادن این پدیده [لطفا توجه داشته باشید که این توصیهی سرمایه گذاری نیست]، بهعنوان شرکت خدماتی Datadog، نظارت بر زیرساخت را مثال میزنیم. این شرکت در زمان عرضه نزدیک به 40X 2021 سود ناخالص تخمینی را معامله کرد و کل تعهد 3 ساله 225 میلیون دلاری به AWS در گزارش خود را اعلام کرد. اگر هزینههای متعهد را به 75 میلیون دلار از هزینههای سالانه AWS در نظر بگیریم – و فرض کنیم 50٪ یا 37.5 میلیون دلار از این هزینه ممکن است از طریق برونسپاری ابری بازیابی شود – این به معنای تقریبا 1.5 میلیارد دلار سرمایه بازار برای شرکت تنها با کاهش هزینههای متعهد است!
در حالی که تحلیلهای پشت جلدی مانند این هرگز کامل نیستند، یافتههای جهتگیری واضح هستند: ارزش بازار شرکتهای نرمافزار عمومی در مقیاس بزرگ با هزینههای ابری و صدها میلیارد دلار کاهش مییابد. اگر به دنیای گستردهتر نرمافزارهای سازمانی و شرکتهای اینترنتی مصرفکننده گسترش پیدا کنیم، این تعداد احتمالا بیش از 500 میلیارد دلار خواهد بود – با فرض اینکه 50٪ از کل هزینههای ابری توسط شرکتهای فناوری مقیاس مصرف شود که از بازگشت ابری سود میبرند.
برای رهبران کسب و کار، تحلیلگران صنعت و سازندگان، نادیده گرفتن تاثیر بر ارزش بازار هنگام تصمیمگیریهای بلندمدت و حتی کوتاهمدت زیرساخت بسیار گران تمام خواهد شد.